جدول جو
جدول جو

معنی بن بست - جستجوی لغت در جدول جو

بن بست
کوچه تنگی که بن آن بسته و پوشیده باشد و راه دررو نداشته باشد
تصویری از بن بست
تصویر بن بست
فرهنگ لغت هوشیار
بن بست
((بُ بَ))
فاقد راه خروج
تصویری از بن بست
تصویر بن بست
فرهنگ فارسی معین
بن بست
کوچه ای که آخرش بسته باشد و راه به جایی نداشته باشد، ناگذاره
کنایه از کار دشواری که راه حل برای آن پیدا نشود
تصویری از بن بست
تصویر بن بست
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از به دست
تصویر به دست
توسط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بند بستن
تصویر بند بستن
طمع بستن و توقع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا بست
تصویر پا بست
پای بند، مقید، دلباخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد بخت
تصویر بد بخت
بی نصیب، سیاه روز، تیره بخت، فلک زده، بیچاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنه بستن
تصویر بنه بستن
کوچ کردن و سفر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که در مستی عربده کشد و شرارت نماید کسی که پس از مست شدن هرزه گویی و شهوت پرستی نماید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگ بست
تصویر سنگ بست
محکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بر بستن
تصویر بر بستن
بستن، مقید کردن، پابند کردن
آماده کردن
فایده برداشتن، سود برداشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نی بست
تصویر نی بست
محوطه ای که بانی محصور کنند: (گرد توصف زده خوبان کمر بسته چونی گویی از هر طرفی گرد شکرنی بست است) (کمال خجندی. فرنظا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بر دست
تصویر بر دست
((بَ دَ))
حاضر، آماده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نی بست
تصویر نی بست
((نِ یا نَ بَ))
محوطه ای که با نی محصور کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنوبت
تصویر بنوبت
به پستا بدور بطور نوبتی
فرهنگ لغت هوشیار
به اندازه در یستگی به سنج بر حسب، بعلاقه بمناسبت، بمقابله، بمشابهت. توضیح لازم الاضافه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بربست
تصویر بربست
راه وروش، نظم وشیوه
فرهنگ لغت هوشیار
چیزی که بسته و سفت شده باشد مانند ماست و شیر و خون و غیره غلیظ و بسته شده انبسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بربست
تصویر بربست
دستور، قاعده و قانون، طرز و روش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بن بست کردن
تصویر بن بست کردن
Deadlock
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ทำให้ติดขัด
دیکشنری فارسی به تایلندی
गतिरोध करना
دیکشنری فارسی به هندی